جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۰ آذر ۲۷, یکشنبه

ربوده اعضاي بدن فردي در برزيل توسط فرا زميني ها

مورد حقوقی اي كه بيشتر نگران کننده است از آدم ربایی هميشه گي بیگانگان
نوشته شده توسط هیبرید
اخطار : این مقاله شامل تصاویر گرافیکی از قطع عضو انسان است.البته عكسهاي اين فرد در لينك منبع است .

این مورد شامل يك نمونه در  1994 است كه سبب نگراني بيشتري شده  از ربودن ومرگ یک انسان تنها که همیشه دیده می شود.
موضوع به مثابه  قطع عضو وحشیانه انسان است . اما واقعیت این است که آنچه رخ داده نسبت  به او به مراتب بیشتر نگران کننده تر از  يك خشونت ساده  است و آن اين كه این نقص عضو ها مورد نظام مندي  داشته است.
هر کس به سطح كار  دقت كند  متوجه مي شود كه آنها  نقاط خاص بدن  و ارگانهای داخلی بدن را به طور خاصي  می خواستند. آن چه حذف شده  چشم چپ ، گوش چپ ، لب ها ، زبان ، و استخوان فک.



.
و وقتي به نیم تنه فوقانی ميرسيم ،كاملا به  دو “سوراخ زهکشی” در  قفسه سینه ختم ميشود.
و بعد كل مقعد از ترک اثري نيست و یک سوراخ بزرگ  شبيه خمیازه ، شبیه به یک سیب حذف  شده  است هسته از مرکز  قاچ خوردن در خارج به طور کامل دست نخورده .
علاوه بر این پیچیدگیشان این واقعیت است که هیچ خونريزي وجود نداشت. روشن است که این نقص سیستماتیک با سرعت و دقت به  اجرا در آمده   و طراحی شده توسط هوش پیشرفته اي بايد باشد.
و این چیزی است که باعث ناراحتي و نگراني زيادي مي شود.
اگر ما فرض كنيم که این آدم ربایی  توسط هوش بیگانه اي  انجام شده  ، پس وقت آن است که تجدید نظر كنيم نسبت به اطلاعات و دست يافته ها ويا  نظرياتمون درباره مقاصد خاص قابل تصور ، دیدگاه های اخلاقی و برنامه های عمومی که برخی از بازدید کنندگان فرازمینی ما ممکن است داشته باشند.

ما چه  می دانیم؟
در سال 1998 ، چهار سال پس از از آن در برزیل محققي به نام  زاپاتا كارسيا Carcia و نيز  دکتر روبنس  Rubens براي  اولین بار اطلاعات مربوط به مورد رو به مردم نشان دادند .
اين جسد در  مخزن گوآراپيرانگا  Guarapiranga ، واقع در منطقه جنوب شهرستان  سائو پائولو ، برزیل پیدا شد.

اين تصوير همان منطقه است.

زاپاتا و دکتر روبنس تا به حال یک سری از عکس ها را كه از درون خود نيروي  پلیس برزیل درز كرده و به آْن ها رسيده  را پخش كرده اند  و در اين پژوهش با تعجب سر از تحقیقات اولیه فایل های خود  در اين رابطه كه  ارائه شده است در آورده اند..
پلیس مسئول تحقیق جنایات… ميگويد اين قتل  حتی فراتر از ذهن خشن ترین مورد  جنایی می تواند باشد و همين مي تواند ثابت كند كه چقدر غير قابل تصور است  اثري از هيچ زد و خورد يا مبارزه اي ديده و گزارش نشده است كه معمولا در خشونت ها ديده ميشود پس اتفاقي بدون خشونت معمول در اینجا رخ داده است. بدون طناب و یا سلاح  در اين كار  شرکت داشته اند.

http://www.alienvideo.net/0805/img/alien-mutilation/alien-abduction-autopsy-report.png
گزارش کالبد شکافی  بیشتر از آن چه از پليس شنيده شده ميتواند  در مورد آنچه اتفاق افتاده است  فاش کند. بر اساس این گزارش کالبد شکافی : “ما مشاهده  مي كنيم حذف از راست و چپ مناطق مداری ، تخلیه از حفره دهان ، حلق ، اروفارنکس ، گردن ، سمت راست و منطقه زیر بغل سمت چپ ، شکم ، داخل حفره لگن خاصره ، راست و کشاله ران  انجام شده و سپس منطقه را ترک کرده اند.”
علاوه بر اين عكس ها كه براي عموم پخش شده در سايت ميتوانيد عكس هاي حذف شده را بيش از آنچه اين جا هست دانلود كنيد كه بتوانيد نحوه و شكل قرباني را شناسايي كنيد و همين طور گزارش كامل كالبد شكافي هم در آن گذاشته شده است .
گزارش  کالبد شکافی :
“مناطق زیر بغل هر دو طرف نشان داده  که در آن نقاط نرم ارگان  جسد حذف شده و برش در صورت ساخته شده بودند ،  داخل قفسه  سینه ، شکم ، پاها ، بازوها وخود  قفسه سینه. شانه ها و بازوها را با سوراخ هايي به قطر  1 – 1.5 اینچ  آن بافت و عضلات ميتوان ديد. استخراج لبه های سوراخ  تا اندازه لباس  بود. قفسه سینه به علت برداشتن ارگانهای داخلی بدن منقبض شده بود. “

در ادامه گزارش کالبد شکاف مي گويد  : “ما  حذف از راست و چپ مناطق مداری ، تخلیه از حفره دهان ، حلق ، اروفارنکس ، گردن ، راست و چپ منطقه زیر بغل ، شکم ، داخل حفره لگن خاصره ، ران راست و چپ منطقه را مشاهده ميكنيم “.
http://www.alienvideo.net/0805/img/alien-mutilation/IAO-logo.jpg
“برش کوکی” چاله ها، دقيق ، در موقعیت های استراتژيك  در سراسر بدن مورد استفاده قرار گرفته و برای استخراج ارگانهای داخلی بدن انجام شده است. این سطح از دقت نشان می دهد که عملیات با سرعت تمام ، با استفاده از گرما یا لیزر ، رخ داده  و شخص اعدام شده  هنوز زنده بوده است .
در این تصویر شما به وضوح می توانید اندام های خارج شده از بدن را و  توخالی و پوکی بودنش را ببینید. حفره در مرکز شکم نقطه استخراج را  نشان می دهد
“با امتحان داخل جمجمه معلوم مي شود كه بعد از باز كردن حفره جمجمه  با استفاده از روش گرايسينگرGriessinger مغز آدم خارج شده است .
مشخصا چنين موردي درد وحشتناكي داشته است و همين باعث شده كه در نتیجه کالبد شکافی به صراحت بعنوان علت قطعي مرگ  آمده باشد :
“…و نيز دستگاه هاي قلب ودستگاه هاي  تنفسی با درد شدیدي بشدت آسيب ديده اند و اين آسيب ها  نشان می دهد قرباني  واکنش حیاتی ، داشته يعني اين  مولفه وجود داردكه ” شکنجه ” به شیوه خاص مورد نظر است . برش در قسمت نرم و مدخل طبیعی است با استفاده از دستگاه های خاص”.
علاوه بر عکس های تکان دهنده ،  گزارش رسمی کالبد شکافی پرهیاهو اين واقعيت را می گوید که قربانی  برش شده با استفاده از “دستگاه های مکنده” درجه بالا

اين نمونه سطح نگراني را بالا تر مي برد بعنوان هيولايي كه بر انساني چيره يافته است
اين حرف ها به اين ختم مي شود:

الف) استخراج  قطعات بدن با  استفاده از ادوات خاص  و بي ضدو خورد
ب) افراد مسئول اين عمل  ، به احتمال زیاد از این سیاره نیستند.
http://alien-ufo-research.com/reptilians/Reptilian.jpg
عاملین این جنایت
با توجه به بی رحمانه ترين و غیر اخلاقی ترين مورد در نقص عضو كردن و طبيعت این نقص هاي مشکوک فرازمینی و نتیجه کالبد شکافی كه  حمله قلبی به علت درد شدید را نشان ميدهد  متاسفانه محرز است كه  ، این قربانی  به طور تقریبا قاطعانه ای زنده بوده است با در نظر گرفتن مشخصات روانی بشر اين كار در اینجا غير ممكن است . روشن است که انسان يا چيز يا شخصي كه اين نظام دقيق را در كارش بدون  در نظر گرفتن اصول اخلاقی زندگی بشرانجام داده است يك چيز دقيقا منظم بوده  چيزي كه هوش داشته باشد و اين درد را درك كند نمي تواند چنين كاري انجام دهد چون قطعا مرگ فوق العاده دردناك بوده
آيا انسان می تواندچنين كاري انجام دهد ؟
اگر شما تردیدداريد  در مورد فرضیه این ايجاد نقص كردن، خب چه كس دیگری می تواند از انجام این کاربر بيايد؟
در مرحله اول ، ذهن بدين سو مي رود که سازمان هايي  در درون دولت هاي خود ما بوده اند؟ با توجه به آنچه ما می دانیم  در مورد دستگاه های اطلاعاتی و تكنولوژي  بیش از دولت ایالات متحده در اين مورد نداريم اما آیا این سازمان ها باید تکنولوژی را به انجام این کاربه كار برند؟  يا  فن آوری که برای استخراج مواد بدين صورت  نظام مند و موثر است را ميتوانند داشته باشند يا نه؟
آیا مجامع نظامی صنعتی ، چند تریلیون دلار بودجه خود را صرف اين ميكنند كه چنين طرحي قابليت اجرا دارد تا نقص فني آن را ببينند؟
و اگر چنین است ، چرا؟ چه  نیازي به ارگان های داخلی بدن موجود *زنده بوده * دارند ؟ یکی دیگر از سوال گیج کننده اين است كه چرا شواهد را نمي پوشانند. چه دلیلي دارد كه چيزي به جا بگذارند كه بعد شواهدي باشد براي انظار عمومي ؟
پس از آن احتمال دیگر وجود دارد. که این هرچيزي هست  موجودات زنده باعث اين موارد نيستند . آنهایی که مسئول این آدم ربایی هستند  بیگانه هايي  با هوش محاسباتی شده اند . روبات هاي بیگانه تنها چيزي است كه  ممکن است وجود داشته باشد براي اين عمل …يا آن چه  قابل تصور است که می تواند وجود داشته باشد سازمان نژادهايي داراي هوش روباتیک که دارای قابلیت هایي باشند و آن هم  واقع در میان ستارگان.

يا  حداقل اين  است ، با توجه به این واقعیت که هر کس مرتکب این استخراج نظام مند شده است و حتی از راه دورهم باشد قطعا  از حد احساس انسانی خارج است.
قطع عضو  گاو Mutilations
احتمالا  اصطلاح “قطع عضو گاوي ” را شنيده ايد .  موارد قطع عضو شده اي هستند كه بيشتر از انواع انسان ديده مي شوند در اين مورد  قطع عضو گاو گزارش شده در ایالات متحده و موجوداتي چون خرس ها .
http://www.alienvideo.net/0805/img/alien-mutilation/cattle-abduction-mutilation.jpg
صحنه فوق از صحنه قطع عضو گاو منتشر شده است. شباهت در به دقت برش داده شدن وعملكرد در اين برش ها در ارگان های توخالی و پوکی عملکرد شباهت به آن دارد كه  رخ داده در مورد  مقتول گوآراپيرانگا.
متاسفانه ،واقعيت  این است که قطع عضو  گاو هم …هرگز منتشر نشده است. به معنای واقعی کلمه صدها مورد مثل این وجود دارد –
با تمام روش هاي سازگار به از بین بردن اندامهای داخلی بدن و مواد با استفاده از فرایندهای پیشرفته فن آوری که به نظر می رسد براي  تحریک كردن جهت جنگ و و نشان دادن  قابلیت های فوق مدرن  روشهای پزشکی است چه ميتوان گفت؟
Many REPTILIANS are seen wearing hooded garments. 

A lower order malevolent reptilian (soldier type). 
دستور کار بیگانه
این مورد و شواهد تجربی اين چنيني  حداقل براي  برخی از بازدید کنندگان دنياي خارج دوستانه نیست. با توجه به مقدار  بشقاب پرنده ها و فعالیت در بیرون از محیط زمین به گواه هزاران فیلم  و عکس  در آرشیوهای عمومی ، از جمله کامپیوتر در فیلم خود ناسا ، این احتمال وجود دارد که وجود نژادهای مختلف موجود فرازمینی در منظومه شمسی وجود داشته باشد .
یک زمین شناس سابق و مهندس ، فیل اشنایدر ، که در سال 1990 به علت مرگ مشکوکي فوت كرده است سابقا ادعايي کرده بود درباره  ارتش آمریکا و نیروهای نظامی بین المللی از جهان  ديگركه از او نقل  قول ميكنيم :

“زمين درگیر،درگيري هاي  مداوم با بیگانه در  فضا شده است “از هر دوطرف  ، زیرزمینی و بالاتر از سطح زمين . او گفته بود  : این بیگانگان ، شامل خاکستریها کوچک ، خاکستریها بزرگ ، ورپتايلاين ها  ميباشد .
http://www.alienvideo.net/0805/img/alien-mutilation/alien-agenda.jpg
http://www.bibliotecapleyades.net/imagenes_montauk/montauk_alien_1.jpg
نژاد خزندگان فضايي (رپتيليان) كه در پروژه سفر در زمان مونتياك هم ديده شد.اين نقاشي را اعضاي اين پروژه كشيدند.
چه چيزي جمعيت بشر را تهديد مي كند؟
در حالی که  با قبول این موارد بايد  نتیجه گیری كنيم  قلمرو ما مركز توطئه شده است و  به نظر می رسد که به هر حال برخي از این موارد و حوادث در مناطق مختلف از ديد ما پنهان مانده است و توسط اشخاص خاص انجام شده اين  موارد  منطق ما را وا ميدارد كه قطعا زمين ما بيرون از محيط خودش در حال حاضر  بازدید کنندگاني از سيارات ديگر دارد كه ميخواهند با ما درگير شوند .در اين نتيجه گيري شواهدي كه  شامل چند صد شرکت بزرگ ، دولت ، و شاهدان نظامی که مطلب ارائه كرده اند و  كنگره هاي مختلف سري به عنوان بخشي از افشاي اين پروژه ها به ميان نيامده است .
هر گونه بهره برداری از این مطلب با ذکر منبع با آدرس http://www.ufolove.wordpress.com/ آزاد میباشد.
عكسهاي جسد اين فرد در لينك منبع. بيماران قلبي نبينند.
منبع:   http://www.alienvideo.net/0805/alien-abduction-mutilation.php

اولین آدم فضایی در مزرعه گندم/ فاش شدن راز كشف یك آدم فضایی در مكزیك

اولین آدم فضایی در مزرعه گندم/ فاش شدن راز كشف یك آدم فضایی در مكزیك

بعد از دو سال بی خبری، سرانجام گروهی از دانشمندان فضاشناس به این باور رسیده­اند كه موجود ناشناس مزرعه مكزیك یك آدم فضایی است نه انسان!

خبر آنقدر عجیب و حیرت آور بود كه بسیاری از سران كشورهای مختلف جهان از انتشار آن امتناع كردند و ترجیح دادند تا مردم، حضور آدمك­هایی از جنسیغیر از خودشان را مانند همیشه فقط یك خیال باطل و نتیجه توهم انسان­های زمینی تلقی كنند؛ چرا كه با درز خبر در ابعاد گسترده معلوم نبود كه چطور باید به هراس و ترس مردم اثباط موضوعی كه طی صدها سال فقط دروغی بزرگ جلوه داده شده بود، پاسخ دهند. البته آنهایی كه دستی بر آتش داشتند و هر روز اخبار و اطلاعات را نه از روزنامه بلكه از طریق شبكه­های اینترنتی دانبال می­كردند، كمكم به اصل ماجرا پی بردند و به تدریج خبر دهان به دهان میان مردم كره خاكی منتشر شد؛ ((آدم  فضایی­ها میان ما هستند، همین­جا روی كره زمین!)).

مارائو لوپز- كشاورز مكزیكی- مثل همیشه داشت خودش را برای یك روز كاری دیگر آماده می­كرد. صبح زود، هنوز آفتاب نزده از خانه بیرون زد و به طرف انبار حیاط پشتی رفت تا وسایل كارش را پشت تراكتورش بیندازد و قبل از گرم شدن هوا به زمین كشاورزی­اش برسد. از در كه وارد شد، همهمه همیشگی باز هم نگرانش كرد. موش­ها بودند كه با ورود لوپز به هر طرف فرار می­كردند. موش­های انبار هر روز بیشتر می­شدند و كشاورز نگران محصولاتی بود كه باید تا چند وقت دیگر دور از تیررس موش­های همیشه گرسنه در آنجا انبار می­كرد. تله موش هم دیگر این آخری­ها فایده نداشت. آخر موش­ها یكی دو تا نبودند كه با تله موش بشود كاری كرد. لوپز آن روز صبح مثل همیشه اول به سراغ تله موش­ها رفت تا اینكه سر و صدایی عجیب از یك طرف انبار بلند شد. كشاورز خوشحال از اینكه تله­های زنگ زده كهنه­اش دوباره جانوری موذی را به دام انداخته­اند به طرف صدا حركت كرد. جایی پشت الوارهای تكیه داده به دیوار انبار، تله موشی قدیمی و كهنه قرار داشت. صدا از همان­جا می­آمد. به خیال پیر مرد این بار موش زبل جان سالم به در برده بود و فقط گرفتار گیره­های سخت تله شده بود. برای همین بیلش را هم با خود برداشت تا در همان لحظه اول حیوان موذی را ناكار كند و انتقام همه خسارت­های این چند وقت را بگیرد. كشاورز هرچه به صدا نزدیك­تر می­شد بیشتر تعجب می­كرد. صدای ناله حیوان به صدای یك موش گرفتار در تله شباهت نداشت. صدای هیچ حیوانی در قد و اندازه یك موش كوچك نمی­توانست آن­قدر رسا و عجیب باشد. كشاورز فكر كرد شاید سمور یا حیوانی بزرگتر از موش در تله گیر كرده كه آن­قدر خودش را با سر و صدا به در و دیوار می­كوبد اما وقتی به تله رسید و الوارهای چوبی را كنار زد، از تعجب دیگر نه می­توانست حرف بزند و نه حركت كند. موجود گرفتار در تله انبار نه موش بود و نه سمور؛ موجود گرفتار شده یك حیوان عجیب بود!

آدم فضایی غرق شد
استخان­های برآمده و پوست ظریفی كه بدن بی­موی حیوان را پوشانده بود و سر مثلثی و چشمان وق زده­اش در نگاه اول هر كسی را می­ترساند. جانور بر خلاف جثه نحیفش كه در حد و اندازه یك موش صحرایی بود، صدای عجیبی داشت و به شدت خودش را به در و دیوار می­زد تا بلكه دست لاغرش را كه در اثر ضربه سریع گیره تله از مچ قطع شده بود از تله در بیاورد و فرار كند. جانور تقلا می­كرد و كشاورز مكزیكی همان طور به او خیره مانده بود. جانور هیچ شباهتی به موش و سگ و گربه نداشت بلكه بیشتر به آدمی ناقص­الخلقه شبیه بود كه هم دم داشت و هم اندازه یك موش بود! چند لحظه­ای گذشت تا پیر مرد با فریاد همسایه­ها را خبر كرد. مردم روستای متپك خیلی زود خودشان را به خانه لوپز رساندند. جانور همه را حیرت زده و هراسان كرده بود. برای همین هم خیلی زود بدون آنكه بخواهند ذره­ای به كاری كه انجام می­دهند فكر كنند، تصمیم گرفتند كه موجود عجیب را همان طور زنده زنده خاك كنند.
چاله ای كندند و حیوان را در آن انداختند اما هر با موجود با سر و صدای زیاد و تله به دست سر از خاك بیرون می­آورد و البته قبل از آنكه بتواند فرار كند دوباره گرفتار كشاورزها می­شد. همه وحشت­زده فقط می­خواستند به هر نحوی موجود مخوف را از بین ببرند. در باور مردم روستا موش خانه لوپز موجودی غیر زمینی بود كه برای نابودی آنها آمده بوده؛ پس باید زودتر خودشان آن را از بین می­بردند. همه مانده بودند كه با جانور چه كنند كه آخر خود لوپز پیشنهاد داد حیوان را در آب غرق كنند. از ترس فرار دوباره حیوان، لوپز جانور عجیب را ساعت­ها در آب رودخانه نگه­داشت تا دست آخر حیوان بعد از تقلا و تلاش فراوان از بین رفت!

 تلاش موجود فضایی برای خارج كردن دستش از قلاب تله موش www.hashem.mihanblog.com
با توجه به براق بودن بدن موجود فضایی ظاهرا این عكس بعد از كشته شدن و خارج كردن از رودخانه گرفته شده

دو سال جنجال و انتظار
پلیس ایالتی به سرعت خبردار شد اما زمانی به معركه مردم متپك رسید كه دیگر كار از كار گذشته بود و جانور مرده بود. ماموران پلیس فقط سعی داشتند مردم را آرام كنند چون اگر خبر به سایر نقاط كشور می رسید، معلوم نبود چه غوغایی به پا شود. البته خبر خیلی زودتر از آنچه آنها تصور می كردند پخش شد. تلویزیون دولتی مكزیك هم برای اینكه خیال مردم را راحت كند، تصاویری از این موجود ناشناخته نشان داد و اعلام كرد كه به زودی با تحقیق پژوهشگران همه چیز روشن می شود. ماه می سال 2007 در مكزیك با صحبت از موجود فضایی و شایعات آن گذشت. صحبت از غریبه ای غیرزمینی، نقل محفل هر روز مردم آمریكای لاتین شده بود. اما موجود فضایی هم با همه جار و جنجال ها مثل هیاهوهای دیگر آدمیزاد در روزمرگی زندگی مردم گم شد و دیگر كمتر كسی از موجود مخوف انبار خانه لوپز صحبت می كرد تا اینكه هفته گذشته، دوباره خبر به سرعت دهان به دهان چرخید و این بار ترس و حیرتی بیشتر از زمان پیدا شدن آن موجود فرازمینی به همراه آورد. تلویزیون دولتی مكزیك هفته گذشته در گزارشی پرده از حقیقتی برداشت كه همه مردم را دوباره نگران كرد؛ "در تحقیقات انجام شده در آزمایشگاههای پیشرفته كانادا و مكزیك، در نهایت ثابت شد كه موجود ناشناخته روستای متپك موجودی غیرزمینی است!"

رقابت فضا شناس­ها
وقتی موجود ناشناخته انباری مارائو لوپز تحویل ماموران پلیس ایالتی شد، هیچ كس نمی دانست كه باید با آن چه كار كند. دست آخر با چند روز تاخیر، موجود فضایی به همراه نامه ای فوق محرمانه روانه مكزیكوسیتی شد تا شاید مسئوولان بالا دست مكزیك برای آن تصمیمی بگیرند. حتی دانشمندان مكزیك هم وجود موجودی فضایی را در میان خودشان باور نمی كردند و آنها را جنجالی تبلیغاتی قلمداد می كردند كه در پشت آن اهداف سیاسی و اقتصادی پنهان است. گروه تحقیقاتی مكزیك همان روزهای اول از ادامه تحقیق روی موجودفضایی سر باز زد و جانور ناشناخته بی نام و نشان در گوشه ای از آزمایشگاه های پایتخت جای گرفت. تا اینكه – دانشمند 56 ساله انگلیسی- با شنیدن خبر آدمك فضایی مكزیك دست به كار شد و با تشكیل گروهی تخصصی با همكاری چهار آزمایشگاه تخصصی در كانادا و مكزیك پژوهش گسترده ای روی جسد موجود ناشناخته آغاز كرد. مائوسان دو سال روی بدن موجود ناشناس كار كرد تا اینكه هفته گذشته آخرین نتایج تحقیقاتش را برای مردم اعلام كرد؛ "همه شواهد حاكی از آن است كه موجودی كه در مزرعه مكزیك دیده شده یك موجود زمینی نیست و هیچ تعلقی به كره خاكی ندارد!"
 مایكل رمكه خبرنگار بیلد آلمان، نخستین كسی بود كه تحقیق در رابطه با آدم فضایی را ادامه داد. www.hashem.mihanblog.com
مائوسان كه سال های بسیاری را صرف تحقیق در امور آدم فضایی ها و وجود دنیایی ورای كره زمین كرده، موجود ناشناخته مكزیكی را عجیب ترین مورد زندگی حرفه­ای اش می داند؛ "اول من هم مثل همه فكر می كردم كه این هم یك شوخی دیگر است. من هم خیال می كردم كه موی بدن یك میمون نحیف را تراشیده و به جای آدم فضایی جا زده اند اما بعد تصمیم گرفتم كه این موجود خیالی را خودم از نزدیك ببینم. همین كه در آزمایشگاه مكزیكوسیتی بدن نحیف و چهره مثلثی جانور را دیدم فهمیدم كه از ما نیست!". مائوسون به سرعت تحقیقات روی موجود ناشناخته را شروع كرد اما هرچه بیشتر وقت گذاشت كمتر به نتیجه خاصی رسید؛ "ما از بدن، استخوان و پوست حیوان نمونه گیری كردیم. محققانی كه پیش از ما روی این موجود ناشناخته كار كرده بودند، به این نتیجه رسیدند كه به سبب گذشت از زمان مرگ موجود فضایی، دی ان ای آن هم دیگر قابل شناسایی نیست اما حقیقت این بود كه زمان هیچ تاثیری روی دی ان ای این موجود نداشت بلكه شناسه دی ان ای آن در گستره موجودات زمینی نمی گنجد. نقشه دی ان ای این موجود با هیچ مخلوقی روی زمین تطبیق ندارد. برای همین هم من معتقدم كه او یك زمینی نیست. باورش سخت است اما موجود مكزیكی واقعا یك آدم فضایی است؛ البته یك كودك فضایی!". با صحبت های مائوسون دیگر كار آزمایشگاه های تحقیقاتی هم تمام شد؛ دی ان ای موجود فضایی ناشناخته است و تحقیق بی نتیجه!

موجود ورای آدمیزاد
گزارش پروفسور مائوسان و گروه تحقیقاتی او درباره موجود فضایی بسیار دقیق و با استفاده از آخرین فناوری های روز ارائه شده است؛ "كودك فضایی، توانایی زندگی با حداقل میزان اكسیژن را داشته؛ به طوری كه می توانسته ساعت های متوالی در زیر آب سر كند. استخوان بندی بدن او شبیه بدن مارمولك هاست با این تفاوت كه ماندگاری استخوان های او در برابر تغییرات آب و هوایی و نبود اكسیژن بسیار بیشتر از موجودات زمینی است. شكل دندان های بی ریشه موجود ناشناخته هم شباهتی به دندان های یك انسان ندارد. در واقع این حیوان بر خلاف ظاهرش هیچ وجه تشابهی با انسان ها ندارد. پوست بدن جانور همان ساعت اول به شدت خشك شده بود كه همین خشكی پوست هم ماندگاری حیوان را در همه این سال ها تضمین كرده است. پوست خشك آدم فضایی از او موجودی مومیایی ساخته كه هیچ تغییر محیطی ای نمی تواند روی آن تاثیر داشته باشد؛ به طوری كه شكل و شمایلش از زمانی كه او را از مزرعه گرفته اند تا امروز تغییر چندانی نكرده". تحقیقات گروه مائوسون همچنین از حقیقت بزرگی پرده برداشت كه طی دهه ها مورد سوال دانشمندان فضاشناس بود؛ "مغز موجود فضایی نسبت به جثه اش بسیار بزرگ است؛ به طوری كه بیشترین وزن بدن او متعلق به مغزش است نه جثه حنیف و دم درازش! در این باره باید به صراحت اعلام كرد كه چنین مخلوقی با این حجم مغز به طور حتم از ضریب هوشی بسیار بالایی برخوردار بوده است!".
 پوست خشكیده تن این موجود از او یك مومیایی واقعی ساخته www.hashem.mihanblog.com  پوست خشكیده تن این موجود از او یك مومیایی واقعی ساخته www.hashem.mihanblog.com
فضایی انتقام می­گیرد
جریان پیدا شدن آدم فضایی مزرعه متپك یك طرف و بلایی كه سر مارائو لوپز- كشاورز بینوا- آمد یك طرف دیگر! دو سال بی خبری از آدم فضایی مردم را از حال و روز كشاورزی كه موجود ناشناخته را برای اولین بار دیده بود، غافل كرد. خبر آدم فضایی كه دوباره رو شد، مردم داشتند كه اصل ماجرا را از زبان خود صاحب انبار بشنوند اما دیگر دیر شده بود. مارائو لوپز یك ماه بعد از اینكه موجود فضایی را در مزرعه اش پیدا كرد به طرز مرموزی كشته شد! جاشواوارن- یكی از فضاشناس های مطرح آمریكایی- به خبرنگاران گفت كه لوپز همان دو سال پیش در سانحه آتش سوزی خورواش زنده زنده در آتش سوخت و كسی هم نتوانست كاری برایش بكند. به گفته وارن این حادثه زمانی اتفاق افتاد كه ماشین لوپز خاموش بود و او فقط داشت درون اتاقك را تمیز می كرد. می گویند حرارت آتشی كه لوپز در آن می سوخت بسیار بیشتر از یك آتش معمولی بود!

موجود فضايي 2007 مكزيك

 
746741-dtstory-baby-alien
این خبر که امروز در سایت دیگ امتیاز بسیار زیادی آورد مربوط می شود به پرده برداری از یک اتفاق بسیار عجیب در مکزیک. در سال 2007 یک کشاورز مکزیکی موجود عجیبی پیدا کرد که به زحمت زیاد توانست او را بکُشد. چند روز پیش دانشمندان پس از دو سال تحقیق نتایج آزمایشات خودشان را در یک کنفرانس که شدیدن در شرایط امنیتی بود منتشر کردند (قطعه کوتاهی از این فیلم در لینک موجود است). این موجود کوچک که از نظر اسکلت تقریبن به خزندگان شباهت دارد به اندازه کف دست انسان است ولی دارای دندان و اسکلت سری شبیه به انسان است و نتایج ژنتیکی نشان داده که نوع ژن این موجود به هیچ موجود زنده‏ای در کره زمین شباهت ندارد. کشاورز مکزیکی گفته بود که برای کشتن این موجود مجبور شد که سه بار به مدت چند ساعت او را در آب غرق کند. وقتی که کشاورز موجود را پیدا کرد، این موجود که بسیار شبیه به فیلم های تخیلی فضایی است برای نجات خود شروع به جویدن بازوی خود کرده بود. گفته شده است که کشاورز مکزیکی مدتی بعد در یک صانحه رانندگی که منجر به آتش سوزی شد با حرارت بسیار زیادی سوخته و کشته شده است.
اگر ميخواهيد ويديو اين موجود را ببينيد با نام alien baby در youtubeسرچ كنيد.

تصاویر موجود فضایی پرنده از سوريه تا مكزيك

پرواز جسم ناشناخته…از مکزیک تا “دیر سنبل”….”موجودی فضایی”…..آیا حقیقت دارد؟……

در اینجا به شرح سوژه “موجود فضایی پرنده “که در شهر “ادلب ” و در منطقه “دیرسنبل ” دیده شد می پردازیم.این اتفاق در نوع خود در این سالهای اخیر شایع بوده و در بسیاری از نقاط دنیا تکرار شده است.
نکته جالب توجه این است که گزارشات رسیده از محققین و دانشمندان در رابطه با این واقعه با گزارشات پلیس  دیر سنبل مطابقت دارد.مشابه این حادثه در مکزیک نیز روی داده است.بارها اجسامی به شکل کره،بشقاب،مثلث و بیضی در آسمان پرواز کرده اند.


در مارس سال 2000 ، کیهان شناس معروف “سلوادور غویریو ” پس از ساعتها مشاهده و مطالعه از رصد خانهخود ،منظره عجیبی از شی ای ناشناخته در آسمان را مشاهده کرد که تا حد عجیبی شبیه مشاهدات آقای ” صلاح قدور “ساکن شهر ” ادلب ” می باشد. ابتدا سلوادور فکر کرد جسمی که دیده شاید یوفو باشد اما برای اطمینان وقتی عدسی تلسکوپ را تنظیم کرد نتوانست آنچه را که میبیند باورکند:                                                                                                               شیء عجیب جسمی شبیه انسان داشت دو دست و دو پای آن به وضوح دیده میشد.جسم عجیب دستها ی خود را در دو طرف بدن بازکرده و به کمک آنها به دور خود می چرخید.پرواز آن در آسمان بسیار راحت به نظر میرسید .سلوادور توانست از مشاهده خود فیلمی تهیه کند ،این جسم عجیب چند ثانیه ساکن در هوا معلق ماند در حالیکه به کمک دستهایش به دور خود می چرخید سپس شروع به حرکت کرده و در تاریکی شب پشت ساختمانهای شهر ناپدید شد.
چند ماه بعد سلوادور به همراه دوست محققش “جان فلوریس “بار دیگر توانستند این منظره منحصر به فرد را ببینند و این بار نیز از آن فیلم موثقی تهیه شد. مارس  2000  تنها موردی از سلسله مشاهدات بعدی از این موجود در مکزیک است.



در فوریه 2000 کیهان شناس “آمادو مارکیز ” جسم کوچکی را در آسمان دید و بر اساس شکلش  آن را “انسان کوچک پرنده” نامگذاری کرد.این جسم به شکل افقی پرواز میکرد مارکیز در ادامه گزارش خود تاکید میکرد که هیچ چیز شبیه چتر نجات ، بال یا وسایلی از این قبیل را روی این جسم مشاهده نکرده است.
در اکتبر همان سال روزنامه “لابرنسا ” در مکزیکو سیتی گزارشی از یک خلبان را مبنی بر رویت  به اصطلاح “انسان کوچک پرنده ” منتشر کرد. این خلبان از ذکر نام خود در گزارش امتناع کرده اما تاکید کرد که این جسم بسیار شبیه به انسان بوده و وسایلی روی کمر داشته است، همچنین شکل دستها و پاهای آن کاملا واضح بوده و به راحتی در هوا پرواز می کرده است.
در 14 فوریه سال 2004 ،شخصی به نام  آنا لوییزا و دو تن دیگر این پدیده را در مکزیکو سیتی مشاهده کردند.این مشاهدات همچنان تکرار می شدند تا اینکه در روز هفدهم ژوئن سال 2005 ، ” هوراشیو  روکویت “  و خواهرش شی ای عجیب ، بلند و با رنگ تیره ای را مشاهده کردند که در بالای سر خانه شان پرواز میکند و این حادثه در ” یونیداد هابیتا سیونال لاموس دو بلاتیرو “ضبط شد.


طبق اظهارات هوراشیو دستگاهی روی کمر این جسم عجیب وجود داشت که نورهای قرمز درخشانی از آن ساطع میشد.
سایتی که این خبر را منتشر کرد نوشت:
سخت است بدانیم این اجسام از کجا یا برای چه آمده اند اما سخت است بدانیم این اجسام از کجا یا برای چه آمده اند اما تعدد مشاهدات چالش جدیدی را در برابر دانشمندان و محققان این عرصه باز میکند.
حرف آخر اینکه:
“……فقط خدا از حقیقت آگاه است و برای آنچه خلق کرده اهدافی دارد…..”                       _ پایان _
http://www.syria-news.com/readnews.php?sy_seq=28194
پ. ن : با تشكراز دوست عزيزي  كه اين مطلب را ترجمه كردند.
دوستان عزيزي كه به اطلاعات روز دسترسي دارند براي بنده بفرستند تا با نام خودشان در وبلاگ درج كنم.

بیگانگان فضایی درون سیاه چاله ها زندگی می کنند/ خودکفایی فضایی ها


یک دانشمند روسی فرضیه جدیدی را ارائه کرده است که برپایه آن بیگانگان فضایی می توانند بر روی سیاراتی که درون سیاه چاله های عظیم قرار دارند زندگی کنند.
http://www.media-post.net/ral9.jpg
به گزارش خبرگزاری مهر، پروفسور “یاچسلاف دوکوچائف” از موسسه تحقیقات هسته ای آکادمی علوم روسیه در مسکو معتقد است که در مرکز بعضی از سیاه چاله ها منطقه ای است که در آن فضا و زمان می تواند وجود داشته باشد.
این سیاه چاله ها ساختار داخلی پیچیده ای دارند که از فوتونها، ذرات و سیاراتی تشکیل شده است. این منطقه در اطراف یک “تکینگی” (singularity) می چرخد. تکینگی منطقه ای در یک سیاه چاله است که در آن زمان و فضا نامحدود می شود.
سیاه چاله ها نیز خط افق دارند. یکی از این افقها “افق کوشی” نام دارد. به گفته این دانشمند، افقهای کوشی داخلی یک سیاه چاله  یا فضایی که در آن بُعدهای زمان، فضا و مکان دوباره به عقب باز می گردند، می توانند میزبان ذرات و سیارات باشند. افق “کوشی” برگرفته از نام “آگوستین لویی کوشی” ریاضیدان فرانسوی (1857- 1789) است. وی در زمینه انتشار امواج، حساب و الاستیسیته، مطالعات مهمی انجام داده است.
این سیارات می توانند بدون نیاز به خارج شدن از سیاه چاله، از پروتونها و فوتونهای نور و گرما و از انرژی تکینگی مرکزی، انرژی بگیرند. این شرایط برای حیات مناسبند بنابراین بیگانگان فضایی می توانند در این منطقه درون سیاه چاله ها به صورت خودکفا زندگی کنند.
“یاچسلاف دوکوچائف” در این خصوص گفت: “این منطقه درونی سیاه چاله که توسط دو افقی که از جهان خارجی می آیند پوشانده می شود براستی مکان مناسبی است به طوریکه تمدنهای پیشرفته می توانند با ایمنی کامل داخل یک سیاه چاله عظیم مرکز کهکشانها زندگی کنند بدون اینکه از بیرون دیده شوند.”
در ابتدای سال جاری گروهی از دانشمندان کشف کردند که سیاه چاله عظیم مرکز کهکشان “مسیه 87″ تقریبا دو برابر بزرگتر از آن چیزی است که تاکنون تصور می شد. این کهکشان حدود 50 میلیون سال نوری از ما فاصله دارد.
این ستاره شناسان در این خصوص توضیح دادند که امکان دارد این سیاه چاله از پیوند صدها سیاه چاله کوچکی که در گذشته در هم یکی شده اند به وجود آمده باشد. این سیاه چاله هزار برابر بزرگتر از سیاه چاله عظیم مرکزی کهکشان راه شیری است.
سیاه چاله منطقه ای از فضا است که در آن گرانش به حدی قوی است که همه چیز حتی نور را به درون خود می کشد.

نموداری که این دانشمند روس از مناطق درون سیاه چاله ها کشیده است
  بیگانگان فضایی
به گزارش مهر، اصطلاح بیگانگان فضایی را نخستین بار “انریکو فرمی”، فیزیکدان ایتالیایی در سال 1950 ارائه کرد.
این برنده جایزه نوبل فیزیک به خاطر تحقیقاتی که روی نوترونهای آهسته انجام داد شهرت دارد. وی در تابستان 1950 در لابراتوار “لس آلاموس” تکزاس و در حضور “ادوارد تلر” این سئوال را طرح کرد: “آنها کجا هستند؟”. ادوارد تلر کمی بعد پدر بمب هیدروژنی شد. از آن پس این سئوال به عنوان “پادارکس فرمی” شهرت یافت.
تا سال 1950 هیچ تحقیق واقعی از بیگانگان فضایی انجام نشده بود. اولین تبلیغات مدرن درباره “یوفو” در 24 ژوئن 1947 آغاز شد. از سال 1960 یعنی 10 سال پس از سئوال فرمی، تحقیقات بسیاری درباره “ای- تی” (قهرمان فضایی فیلمی با همین نام اثر استیون اسپیلبرگ) انجام شده بود، برخی از تحقیقات در دست انجام بودند و برخی دیگر مراحل آماده سازی را پشت سر می گذاشتند اما تمام آنها هیچ نتیجه ای در بر نداشتند.
انتشار اسناد دولتی درباره بیگانگان فضایی
به نظر می رسد که در طول 60 سال گذشته و با ساخت فیلمهای متعدد سینمایی در مورد موجودات ناشناخته، تردد بیگانگان فضایی نیز بر روی زمین افزایش یافته است. به طوریکه به تازگی دولتهای نیوزلند، انگلیس و آمریکا اسنادی را در مورد رویت اجرام فضایی بیگانه در آسمان کشورهای خود در طول 60 سال اخیر منتشر کرده اند و هرچند وقت یکبار نیز یک شیء عجیب در آسمان مناطق مختلف دنیا از چین تا مکزیک و از انگلیس و آمریکا تا روسیه و ایتالیا دیده می شود.
برای مثال، FBI به تازگی گزارش عجیبی را منتشر کرده است که به نظر می رسد می تواند فرود بیگانه های فضایی در نیومکزیکو را در سال 1950 به اثبات برساند.
پیش از این دولت انگلیس نیز اسنادی را منتشر کرده بود که نشان می دادند وینستون چرچیل نخست وزیر این کشور در زمان جنگ جهانی دوم دستور داده بود که به منظور جلوگیری از تشویش اذهان عمومی اسناد مربوط به هر نوع احتمال وجود بیگانگان فضایی محرمانه شود.
همچنین مدتی قبل، وزارت دفاع نیوزلند اسنادی را درباره یوفوها از 1950 به بعد منتشر کرد و اظهار داشت که بیش از دو هزار سند را درباره برخوردهای از نزدیک با اشکال حیات در سیارات دیگر در سال 2050 منتشر خواهد کرد.
برپایه این اسناد در سال 1995 یک موجود فضایی با پاهایی بزرگ به سایز 440 در این کشور دیده شده است.
هرچند دنیای علم تاکنون هیچ نمونه مستند علمی درباره حضور موجودات فضایی حتی در اشکال ابتدایی آن پیدا نکرده است باوجود این، تلاش بشر برای رهایی از ترس تنها بودن در جهان همچنان بر انتشار اخباری از این دست صحه می گذارد.
این تلاش تا جایی پیش رفته است که سال گذشته سازمان ملل سفیری را به منظور خوشامدگویی به بیگانگان فضایی انتخاب کرد تا در صورت قرارگیری در شرایط ورود بیگانگان فضایی به زمین، فردی برای برقراری ارتباط با آنها در کره خاکی حضور داشته باشد.
“گای کنسولمانگنو” یکی از دانشمندان ارشد واتیکان نیز اعلام کرد که امکان وجود اشکال ماورایی حیات در فضا وجود دارد و کلیسا بدون توجه به تعداد دست و پاهای آنها به این موجودات خوشامد خواهد گفت و حتی حاضر است آنها را غسل تعمید دهد.
پس از این اظهارات، یک ستاره شناس و استاد دانشگاه هاروارد اعلام کرد که احتمالا ما زمینی‌ها در جهان تنها هستیم و موجودات فضایی وجود ندارند.
یوفوهای رزول- تصویری از چند پشقاب پرنده بیگانگان فضایی در سایت “رزول” در نیومکزیکو
ادگار میتچل، فضانورد ماموریت آپولو معتقد است که زمین محبوبترین توقفگاه برای گردشگران بیگانگان فضایی است
اظهارات علمی
هوارد اسمیت استاد برجسته فیزیک نجوم در داشنگاه هاروارد پس از مطالعه بر روی تمام 500 سیاره مشابه زمین که تاکنون کشف شده اند ضمن اعلام اینکه به احتمال بسیار زیاد ما در جهان تنها هستیم گفت: “شرایط بی ‌نهایت سخت و دمای بسیار بالا حتی در این سیارات این فکر را بر می انگیزند که هیچ امیدی برای یافتن اشکال دیگر حیات هوشمند در جهان وجود ندارد.”
وی افزود: “ما بررسی کردیم که بخش وسیعی از سیارات و منظومه های خورشیدی دیگر به طور بنیادی با سیاره و منظومه ما متفاوتند و موانع بسیاری در ایجاد حیات به اشکالی که می شناسیم وجود دارند.”
اما این اظهارات در شرایطی گفته شد که در سال 2009 استفان هاوکینگ فیزیکدان نجوم دانشگاه کمبریج و کاشف سیاه چاله ها اعلام کرده بود که تقریبا مطمئن است اشکال بیگانه در بخشهای دیگر جهان وجود دارند.
به اعتقاد این دانشمند انگلیسی، ما باید از ملاقات با فضاییها دوری کنیم چرا که احتمالا برخورد دوستانه ای با ما نخواهند داشت.
اکنون با فرضیه جدید “یاچسلاف دوکوچائف”، هرچند موجودات فضایی می توانند وجود داشته باشند اما حتی اگر هم بخواهند نمی توانند از محل زندگی خود خارج شوند، چراکه نیروی گرانش سیاه چاله ها به حدی زیاد است که هیچ چیز امکان خروج از آنها را ندارد و اگر ما روزی تصمیم بگیریم برای ملاقات با فضاییها به داخل سیاه چاله برویم بعید است که بتوانیم دوباره به زمین بازگردیم و خاطرات سفر خود را برای همنوعان خود تعریف کنیم.

۱۳۹۰ آذر ۲۶, شنبه

نبرد 2 جنگنده روسیه با یک بشقاب پرنده عظیم در دریای خزر

تا همين چند وقت پيش بيشترين خبرها درمورد يوفو ها ايالات متحده و بريتانيا مي امد  . اطلاعات يوفو شناسها و بقيه ي دستگاههاي مرتبط هميشه مخفي نگه داشته ميشد.ارتش روسيه و حكومت روسيه در مورد يوفوها تمام اطلاعات و خبرها را به صورت  سري نگه ميدارد به لطف Glosnot يك سري چيزها تغيير كرد.امروزه يوفولوژيستها و دانشمندان در اين زمينه در اينترنت به راحتي اطلاعاتشان را رد و بدل ميكنند.روسيه به راز يوفوها بيشتر از هر زمان ديگري نزديك شده است و مردم آمريكا هم شروع كرده اند به صحبت درمورده مسائل غير عادي كه قبلا با ان روبرو شده و از بيان ان ترس داشتند.
http://insanveevren.files.wordpress.com/2011/10/tian1.jpg?w=502&h=377
تحقيقات يوفولوژيست nikolaysubbotinvabackurin بر روي مزار شیطان يا گورستان شيطان يك سري اتفاقات غيرقابل باور را بري ما روشن كرد.گورستان شيطان منطقه اي نزديك مرز قرقيزستان و چين دركوههاي تيانشان قرار دارد. واقعه ي مزار شیطان دار در28اگوست 1991 حدود ساعت 17 شروع شد.يك شي ناشناخته با طول حدود 600متر و عرض 110 متر بر روي درياي خزر توسط رادراهاي مركزي Mangyshlak ديده شد.

با توجه به تخمينهاي مركز رادار اين شي ناشناخته در ارتفاع 2100پا با سرعت 6300مايل درساعت حركت ميكرده است.كاركنان ايستگاه رادار خيلي فوري پيام دوست هستي يا دشمن را ارسال ميكنند اما هيچ جوابي نميگیرند وسيله ناشناخته به حركتش ادامه ميدهد و به عنوان يك شي اشغالگر شناخته ميشود با مركز تحقيقات فضايي  Kapustin تماس ميگيرند كه ببينند هيچ آزمايش پرواز جديد در منطقه انجام گرفته يا نه.كه آنها هم درجواب گفته اند كه هيچ ازمايش پروازي اي در منطقه انجام نداده اند.به اضافه اين كه آنها هم در رادارشان يك شي ناشناس را ديده اند. كاركنان مركزMangyshlak به حالت اماده باش در امده اند  كه بخاطر فرمان آماده باش 2فروند ميگ 29 كه در حال پرواز بودند به منطقه اعزام ميشوند خلبانها فرمان متوقف كردن شي  ناشناس را ميگيرند ودر صورت متوقف نكردن شي ناشناخته بايد ان را ميزدند.دو جت ميگ 29 كه سرعت خودرا افزايش دادند در رادار شي ناشناخته را ميبينند و وقتي كه شي بزرگ و دراز و آهني با رنگ خاكستري ديدند شوكه شدند.

سرپرست پرواز پيام دوست هستي يا دشمن ارسال ميكند اما بازهم از شي جوابي دريافت نميشد يوفو هيچ توجهي به جتها نميكرد.جتها با فاضله ي 800متر از شي حركت ميكردند .از جلوي يوفو يك پنجره باز شد و با رنگ سبز به زباني كه هيچكدام از روسها نميفهميدند چيزهايي نوشته شد.
فورا يك جلسه تشكيل شد آيا شي ناشناخته  رو بايد ميزدند؟ كه اگر اين كار را ميكردند ممكن بود اطلاعات با ارزشي را در مورد اين كه جسم از كجا آمده  و با چه هدفي آمده از دست ميدادند .
بعد از جلسه اي اضطراري تصميم گرفتند كه با شليك در اطراف يوفو آن را مجبور به فرود كنند .جتها فوري فاصله شان را از 800متر به 500متر كاهش دادند و سلاحهايشان را براي شليك آماده كردند و
خلبانها هم منتظر فرمان شليك بودند كه فهميدند سيستم ارتباطي آنها كار نميكند و تمام سيستم الكتريكي هواپيما هم درحال از كار افتادن است ..وموتورها هم درحال خاموش شدن .در همين زمان يوفو شروع كرد به دور شدن از جتها.خلبانها مجبور شدند به پايگاه برگردند همينطور كه با رادار حركت هواپيما را تعقيب ميكردند يوفو با حركت ماپيچ  و زيگزاگ  به رفتن خود ادامه ميداد  يوفو وقتي كه به مرز هوايي ارتش نزديك ميشد آنها يك بار ديگر سرعت يوفو را محاسبه كردند و سرعتش حدود 42000 مايل در ساعت محاسبه شد. وقتي كه يوفو از جتها كاملا دور شد دوباره خلبانها كنترل هواپيما را درددست گرفتند و همه چيز به حالت عادي برگشته بود.مركز كنترل و تحقيقات Mangyshlak گفته بود كه يك شي ناشناخته به محدوده ي هوايي آنها نزديك شده  و احتمال برخورد هواپماهاي ديگر را دارد.
يوفو بعد از 45 دقيقه بعد از آمدن از آمدنش ناگهان از ديد رادار محو ميشود. بعد از اين 45 دقيقه شي ناشناخته وارد محدوده ي هوايي  ارتش شده بود.و جتهايشان را از كار انداخته بود و ناگهاني از ديد همه محو شده بود و يك راحتي خاصي با كاركنانش دست داد. آيا اين پايان يوفوي غول آسا بود؟
هرچقدر هم كه درمورد اين قضيه مرموز و غير طبيعيع 28آگوست 1991 موجب بحث و تحقيقات شد اما ترس از خطر آن يوفو ديگر از بين رفته بود.
اين يوفو براي چه وارد مرز هوايي ارتش شده بود؟ماموريتش چه بود؟اينها سوالهايي بود كه پرسيده  شد و پاسخهايي بر مبناي احتمالات داده شد مركز تحقيقات يوفولوژي به حالت دراماتيك رسيده بود.


در اخر ماه خبر اينكه يك شي ناشناخته در اطراف كوههاي مزار شیطان سقوط كرده  در همه جا پخش شد ساكنان دهكده هاي آن منطقه  شاهد سقوط كردن اين يوفوي غول آسا در كوههايي كه معروف به گورستان شيطان شده بودند.
انقدر اين خبرها و شايعات بين مردم رد و بدل شد كه دولت تصميم گرفت كه يك اكيپ براي جست و جو به اين كو درميان  انبوهي از جنگل اعزام كند.
منبع
insanveevren.wordpress.com

آلایا – اهل سیستم ستاره ای پلیدیان – بخش یک

 

آلایا در اینترنت فقط و فقط از طریق کانال شخصی خودش در سایت “یوتوب” گفته هایش را به عموم می رساند و هیچ جای دیگری در اینترنت فعالیت نمی کند.
لینک کانال آلایا:
http://www.youtube.com/user/777ALAJE
در ادامه توجه شما را به متن دومین ویدیو “آلایا” جلب می کنم.
یادآور می شوم که این متن، زیرنویس یک ویدیو است و به همین خاطر ممکن است برخی از جملات کوتاه یا تکه تکه باشد. پس برای متوجه شدن موضوع باید دقت بیشتری به خرج داد.

آلایا – اهل پلیدیان – بخش دو
مراقب سیگاری ها و الکلی ها باشید. آنها توسط موجودات ستاره ای منفی قابل نفوذ هستند که در میدان انرژی آن اشخاص زندگی می کنند و از انرژی زندگی شما تغذیه می کنند. هرکسی با قدرت معنوی می تواند این را ببیند. اگر چیزی ارتعاش بالاتری نسبت به شما داشته باشد، برای شما نامرئیست. این چیزی ماورایی نیست. هیچ چیز ماورایی وجود ندارد. این به سادگی علم معنوی بالاتریست، که اکثر انسانها نمی دانند.
افراد منفی تلاش می کنند که با شما بحث کنند و شما را عصبانی و ضعیف کنند. افراد مثبت به شما عشق می ورزند و قدرت و دانش به شما می دهند. شما همیشه یک انتخاب دارید، که چه کسی طرف شما باشد. روشنایی یا تاریکی، عشق یا نفرت. نگذارید شما را فریب دهند هنگامی که می گویند معنوی هستند و در همان زمان سیگار می کشند یا دنباله رو دینی هستند. یک انسان معنوی مراقب سلامتی خودش هست. زیرا او عشق به خود را درک می کند و هیچ کسی را نمی پرستد چون او خود مسئولیت زندگی اش را به عهده گرفته است. فقط هنگامی که شما خودتان را دوست بدارید می توانید دیگران را هم دوست بدارید. یک فرد اهل دود که خود را نابود می کند، خودش را دوست ندارد و ابتدا باید این را یاد بگیرد. همگی باید اکنون این را انتخاب کنند، که آیا می خواهند برای منفی یا مثبت زندگی کنند.
زندگی خود را با برنامه های تلوزیونی احمقانه، غذاهای آشغال، داروهای مخدر و یا ادیان که میلیونها انسان را در گذشته کشته اند، تلف نکنید. هنگامی که شما به زمین آمدید، هدف شما این بود که تکامل یابید نه اینکه ضعیف و پست شوید. راجع به این فکر کنید. افکار منفی از میلیونها انسان در طول هزاران سال، خود، زمین را مجبور می کند که از شر آنها خلاص شود. به این دلیل شما آب و هوای بی نظم، زمین لرزه، سیل و فورانهای آتشفشانی دارید. زمین فقط از آلودگی های گازی رنج نمی برد، بلکه از آلودگی افکار نیز رنج می برد. افکار نیز انرژی هستند، و انرژی همیشه بر کیهان واکنش نشان می دهد. زیرا همه چیز در هستی با هم ارتباط دارند. این دانش بالاتریست. سعی کنید تا آنجا که می توانید افکار خود را با انرژی مثبت شارژ کنید. روی مهربان بودن تمرکز کنید، نه نفرت. آیا توانایی این را دارید؟
هزاران نفر مانند من روی زمین هستند که می توانند به شما کمک کنند تا به آن دست یابید. ما کارگران روشنایی هستیم که از روشنایی های بالاتر هستی، برای زدودن انرژی منفی استفاده می کنیم. در تاریختان، شما ما را  فرشته نام نهاده اید. هرکسی که برای روشنایی کار می کند، توسط جنب تاریکی به شدت مورد حمله قرار گرفته. به این دلیل مهم است که کارگران روشنایی، تواناتر و قوی تر شوند. اجازه ندهید افراد منفی و همچنین مشکلاتی که دارید، شما را دلسرد کنند. تمرکزتان به هدفتان باشد. برای کمک به اینکه این سیاره در نور معنوی غوطه ور شود، جایی که هیچ چیز منفی نتواند وجود داشته باشد.

آزمایش زمین به گونه ای که ما می خواستیم ببینیم، اگر بتوانیم روشنایی خود را در محیط منفی نگه داریم، به آرامی پایان خواهد یافت. ضلع تاریکی می خواهد از انجام این امر جلوگیری کند. نگذارید افراد شکاک، متکبر یا روانشناسان پولکی دروغی، شما را دلسرد کنند. آنها از عشق می ترسند و همچنین از کسانی که دانش بیشتری نسبت به آنها داشته باشند. آنها زندگی های بیشتری نیاز دارند تا اینکه برای دانش و خرد بالاتر آماده باشند. این آزادی انتخاب خودشان است. هر گلی برای شکفتن، زمان خودش را می خواهد. هرچه بیشتر از خودتان عشق بفرستید، ضلع تاریک ضعیفتر خواهد شد. هرچه ضلع تاریک بیشتر به شما حمله کند، شما برای بهتر انجام دادن آن بیشتر تشویق می شوید. جنگیدن با بدی بیشتر از درون انجام می شود تا از بیرون. در قلبتان، در افکارتان. انرژی ای که شما می فرستید مهم است. اگر شما از درون منفی فکر می کنید، شما آشفتگی و بی نظمی را در اطراف افزایش می دهید؛ زیرا شما دارید آن را تغذیه می کنید. اگر می خواهید آشفتگی را از سیاره بزدایید، افکار عشق به بیرون بفرستید. این افکار از تمام میدان مغناطیسی زمین مراقبت خواهد کرد. به این شیوه شما می توانید نقشه ی ضلع تاریکی را از بین ببرید.
آنها بی نظمی را نه تنها در این سیاره طراحی می کنند، بلکه در کل کهکشان این کار را انجام می دهند. آیا ما باید اجازه دهیم این اتفاق بیفتد؟ ضلع تاریک، از تلوزیون برای دروغ دادن به شما استفاده می کند. نود درصد از برنامه های تلوزیونی ماموریت دارند تا شما را احمق نگه دارند. آنها نمی خواهند که شما راجع به معنای زندگی فکر کنید. آنها می خواهند شما باور کنید که همه چیز رو به راه است. بزرگترین نمایش دروغین، آنهایی هستند که به سیاست ربط دارند. آنها سیاستمداران و انتخابات دروغین را از تلوزیون نشان می دهند و باعث می شوند تا شما فکر کنید که حق انتخاب دارید. افرادی که واقعا در قدرت هستند، هیچگاه در تلوزیون حظور ندارند و آنها توسط افراد خانواده شان برگزیده شده اند. تا زمانی که شما اجازه دهید چنین افرادی بر شما سلطه گری کنند، شما برده ی آنان خواهید ماند و با مالیات های خود، هزینه ی جنگهای آنان را پرداخت می کنید.
از درون تفکر کنید که در چه دنیایی می خواهید زندگی کنید. دنیایی تصور کنید بدون خشونت و سختی، بدون ارتش، بدون سیاستمدار، بدون روحانیان مقدس، بدون خرافات، بدون سیستمهای باوری و بدون دروغ. دنیایی تصور کنید که فقط عشق حکمرانی می کند. جایی که همگی صاحب هرچیز که به آن نیاز دارند هستند. جایی که دانش برای همه فراهم است و ارتباط با سیاره ای تکامل یافته تر، یک چیز طبیعی محسوب شود. شما باید برای زندگی در چنین دنیایی، یک آرزوی بسیار قوی درون خود بسازید. هرچه مردم بیشتر این افکار را تصور کنند و بفرستند، شما آسانتر تکامل در سیاره را به سمت مثبت راهنمایی خواهید کرد.
شروع کنید و به سخنان نفستان (خود هشیار، روح) گوش فرا دهید. نه به سخنانی که آنها از رادیو و تلوزیون به شما می فرستند. شما فقط هنگامی می توانید به کلمه های نفستان گوش فرا دهید که در سکوت به سر می برید، بدون استرس و سر و صدا. بیشتر مردم روزانه روی نفرت، حسادت، احتجاج و خودبینی تمرکز می کنند. آنها ناهشیار زندگی می کنند، نه هشیارانه، و زندگی خود را تلف می کنند. تصمیم خود را همین حالا بگیرید. در چه دنیایی می خواهید زندگی کنید؟ افکاری از عشق به تمام سیاره بفرستید. این بیش از هرچیزی ضلع تاریکی را آشفته می کند. تصور کنید تمام سیاره لبریز است از روشنایی عشق و این روشنایی همه ی بدی ها را می سوزاند و بیرون می کند. اکنون وقت آن است خودتان ثابت کنید که آیا به بلوغ فکری رسیده اید یا خیر. کسی که نفرت و خشونت را دوست دارد کمتر از یک حیوان یا گیاه تکامل یافته است. معنی زندگی یعنی تکامل هشیاری شما و عشق در قلبتان. این اتوموبیل شما، موبایل شما، حساب بانکی شما، دین شما، ورزشها، فیلمهای ترسناک یا خشونت با دیگری نیست. این به سادگی عشق درونی شماست. فقط هنگامی که با عشق فکر کنید، شما از گروه برندگان خواهید بود. این کلیدیست به وجود بالاتر. آیا شما از این کلید استفاده خواهید کرد یا آن را دور خواهید انداخت؟ انتخاب با شماست.

” افرادی که هیچگاه بازنگشتند “


موضوع ناپدید شدن افراد، هر از چندگاه بر سر زبانها میافتد. فیلمهای علمی- تخیلی درباره این موضوع بر روی پرده سینما یا تلوزیون به معرض نمایش گذاشته میشود و پس از چندی دیگر بار همه این هیاهوها خاموش میگردد. اما در همه حال یک پرسش همچنان باقی میماند: ” آیا ناپدید شدن ناگهانی افراد واقعیت دارد؟ ” مدارک و شواهدی در دست است که نشان از واقعیت اینگونه حوادث را میدهد. و ما نمیتوانیم با نادیده گرفتن ان کمکی به این پدیده عجیب نمائیم. من نمیدانم چه نامی باید بر این پدیده نهاد. القابی مثل ” دروازه شیطان “. ” دروازه زمین ” یا نامهای مشابه، من هم نمیدانم. اما ان چیز که مرا راحت نمیگذارد این است که این پدیده وجود دارد.
بر سر لشکریان زرد پوست چه آمد.؟
یکی از شگفت انگیزترین ماجراهائی که در این زمینه وجود دارد, رویداد تاریخی است که در زمان جنگ جهانی و در خلال نبرد چین و ژاپن اتفاق افتاد . اما با گذشت اینهمه سال هنوز راز ان فاش نشده و همچنان در پرده اسرار باقی مانده است!  در سال 1939 هنگامیکه نیروهای چینی در برابر پیشروی منظم ارتش مکانیزه ژاپن مقاومت میکردند, به سربازان چینی فرمان داده شد که در منطقه ” تانکینگ ” همچنان به پایداری خود ادامه دهند . در 16 مایلی منطقه یک موضع مهم نظامی که در نزدیکی تنها پل انجا قرار داشت، 3100 سرباز چینی تحت فرماندهی کلنل “لی فوسین ” خود را برای یک نبرد سخت اماده کرده بودند. کلنل ” لی فو سین ” به دقت موقعیت کلیه افراد خود را مورد بازرسی قرار داد و سپس به قرارگاه خود که در حدود یک مایلی با صفوف ارتش فاصله داشت عزیمت نمود. بامداد روز بعد هنگامیکه کلنل از خواب برخاست دستیارانش به او اطلاع دادند که جناح راست خط دفاعی لشگر به علائم انان پاسخ نمیدهد . کلنل از این پیام سخت حیرت کرد و دوباره برای سرکشی به انجا رفت, اما در کمال تعجب مشاهده نمود که از این تعداد فقط 112 تن نزدیک پل موضع گرفته اند و از 2988 نفر بقیه کمترین اثری وجود ندارد. آنها بکلی ناپدید شده بودند! اسلحه سربازان هنوز دست نخورده در انجا به چشم میخورد و چای و برنجی که روی اجاقهای کوچک اماده شده بود هنوز گرم بود. هیچگونه آثاری از کشمکش و جدال که امکان داشت در تاریکی شب صورت گرفته باشد بچشم نمیخورد و تمام تجهیزات و وسایل نظامی و شخصی نیز که سربازان شب گذشته برجای گذاشته بودند,همچنان در اطراف اجاق ها دیده میشد. اما با اینحال یک لشکر کامل ناپدید شده بود! چه اتفاقی رخ داده بود؟ هیچکس نمیدانست. حادثه چنان با سرعت اتفاق افتاده بود که حتی افراد باقیمانده نیز اظهار بی اطلاعی میکردند!!  درباره این رویداد بسیار عجیب میتوان چند حدس زد. بیائید این حدس و گمان ها و ابعاد گوناگون این حادثه را مورد برسی قرار دهیم: ابتدا تصور کنید که جنگجویان ژاپنی با استفاده از تاریکی شب موفق شده باشند بی انکه توجه نگهبانان را جلب کنند ماهرانه از پل گذشته یا شنا کنان خود را به ان سوی رودخانه رسانده باشند . سپس به اردوی چینی ها شبیخون زده باشند در این صورت چگونه میتوان باور کرد که یک دسته کماندوی ژاپنی هر قدر هم که زبده و ورزیده بوده باشند—بتوانند در حدود 3000 سرباز اماده نبرد را بی انکه قطره خونی ریخته شود اینطور بی سر و صدا ربوده و با خود ببرند و همه این کارها انچنان برق اسا صورت گرفته باشد که حتی یکی از سربازان نتواند خود را به اسلحه اش رسانده و شلیک نماید. برای انجام چنین عملیاتی دستکم به تعداد قابل ملاحظه ای کماندوی ژاپنی نیاز است تا بتوانند چنین برق اسا در حدود 3000 سرباز چینی را دستگیر ساخته و بربایند. از این گذشته اگرم فرض کنیم که یک چنین عملیات قهرمانانه ای صورت گرفته باشد, بعید بنظر میرسد که ژاپنی ها چنین موفقیت بزرگی را مسکوت گذاشته و در تبلیغات جنگی خود انرا منعکس نکنند!!! حال فرض کنیم که سربازان ارتش چین بصورت دستجمعی مواضع خود را ترک گفته و به خطوط ژاپنی ها گریخته و تسلیم شده باشند. بازهم چنین اقدام بزدلانه ای خوراک خوبی برای اسیاب تبلیغاتی ژاپن بشمار خواهد رفت. در چنین مواقعی دستکم گزارش عملیاتی یا گزارش مربوط به دستگیری و یا تسلیم 2988 سرباز چینی بی درنگ به مقامات مافوق داده خواهد شد. در حالیکه در مدارک رسمی ژاپن چنین گزارشی منعکس نشده است. دسته ای از سربازان چینی که روی پل موضع گرفته بودند، همچنین افرادی که در ان شب به نگهبانی مشغول بودند سوگند یاد کردند که در ساعات تاریکی هیچ صدائی نشنیده و هیچ حرکت مشکوکی مشاهده نکرده اند. انان بر این گفته تاکید داشتند که در شب حادثه هیچکس – چه دوست و چه دشمن از پل عبور نکرده است . دستیاران کلنل نیز قسم میخوردند که هیچ بیگانه ای به اردوگاه انها نزدیک نشده است. با اینحال 2988 سرباز چینی – بی انکه کوچکترین نشانه ای از خود باقی گذارند—ناپدید شدند و محض نمونه حتی از یکنفر انها خبری بدست نیامد.. این موضوع باعث شد تا امروز فیلم های بسیاری از این پدیده باور نکردنی ساخته شود…
برخی اوقات وقتی کسی ناپدید میشود مثل این است که ازصحنه روزگار محو شده است. چنین موردی برای”دیوید لا نگ”مصداق دارد که ناپدید شدن کلاسیک وی همانطوریکه درقطعهزمینی در ایالات”تنسی”امریکا عبور میکرد توسط پنج شاهد عینی گزارش شده استمورد دیگر در صحرای”بین النهرین”واقع در خاور میانه اتفاق افتاد. روز ۲۴ ماه ژوییهسال ۱۹۲۴یکی دیگر از روزهای داغ ” بین النهرین “بود عربها دوباره خود را مسلح کرده بودند وانگلیسی ها تا آنجا که میشد مراقب آنها بودند. در آن روز ستوان پرواز” دبلیو. تی. دی” و افسر خلبان” استیوارت” برای یک ماموریت شناسایی معمولی با هواپیمای یک موتوره شان عازم صحرا شدند.مدت این پروازشان ۴ ساعت تخمین زده میشد ولی آنها تا به امروز باز نگشته اند. وقتی که هواپیمایشان روز بعد پیدا شداین معما پیچیده تر گشت.چرا که درباک هواپیما به اندازه کافی سوخت وجود داشت و وضع موتور آن هم کاملا روبه راه بود وسریعا روشن میشد. هیچ نشانی هم از اثر گلوله نبود. ولی گروه اکتشاف چیز دیگری پیدا کرد که علامت سوال دیگری را باز کرددر کنار بدنه هواپیما رد چکمه هایی وجود داشتند که آن دو خلبان در هنگام پریدن از هواپیما بجا گزاشته بودند.رد پاها نشام می داد که آنها هوپیما را ترک کرده وبرای حدود۴۰یاردی کنار هم پیشرفته اند.ترتیب قرارگیری رد پاهانشان می داد که آنها دریک جاتوقف کرده ودر حالیکه کنار هم ایستاده بودند همان جا و در همان حال غیب شده اند.کامیون های مسلح و هواپیماها و حداقل شش گشت اکتشافی از قبایل بدوی آنجا برای چندین مایل اطراف را جست وجوکردند ول هیچ ردی از خلبانان پیدا نشد. جایی که رد پاهایشان در میان ماسه هاختم شده بود حیاتشان هم خاتمه پیدا کرده بود.

” وقتی مهمان سفیر ناپدید شد “
در سال 1988 یک مهمانی بزرگ از طرف سفیر کوبا در سفارت آن کشور در شهر لندن برگزار شد. در این مهمانی، مهمانان مختلف لشکری و کشوری و افراد سایر سفارتخانه ها جمع شده بودند. آنها تصور نمیکردند اتفاقی عجیب مهمانی انشب را دگرگون کند. ” چارلز اشمور ” که از تاجران و بازرگانان انگلیسی که سالهای متمادی با کشور کوبا مبادلات تجاری داشت مهمان آنشب سفیر کوبا بود. او پشت مبلی ایستاده بود و مشغول تماشای یکی از تابلوهای روی دیوار بود، ناگهان چنان سرنگون شد که گوئی زمین زیر پای او خالی شده است و بعد از آن اثری از ” چارلز اشمور ” نبود، گوئی او آب شده و در زمین فرو رفته است. مهمانانی که برای شادی و تفریخ به آنجا رفته بودند چنان وحشت زده شده بودند که با سرعت تالار سفارت را ترک گفتند. پلیس بهمراه تجیهزات مختلف از جمله سگهای ردیاب ساعات زیادی به جستجوی اشمور پرداخت اما کوچکترین نشانی از او پیدا نکرد. در بازجوئی ها تمام مهمانان یک جمله برای گفتند داشتند. ” او بطرز عجیبی ناپدید شده بود “!! این اخرین مقاله ای بود که “لیلیا نومیرداک” در ماهنامه علمی ” جهان تازه ” به ان اشاره کرده بود. تا امروز بیش از 376 مورد از ناپدید شدن عجیب افراد در کشورهای مختلف به ثبت رسیده  در  کالیفرنیا و در جنگل ملی ” انجلز ” بیش از 17 مورد ناپدید شدن افراد گزارش شده که مهمترین آنها ناپدید شدن 23 نوجوان 14 تا 16 ساله که برای برگزاری اردو به انجا رفتند میباشد. نکته مهم اینکه اکثر این اتفاقات در ضلع غربی پارک اتفاق می افتد و بخاطر همین نام این قسمت را ” دروازه شیطان “. ” دریچه جهنم “  گذاشته اند. اما نکته ای را که باید خدمت شما خوبان عرض کنم این است که این پدیده عجیب که محققان نام ” تونل در بعد زمان ” را بر ان نهادند شاید یکطرفه نباشد. حتما میگوئید یعنی چه.؟ برای پاسخ این سئوال مطلب بعدی وبلاک را از دست ندهید. نام مطلب بعدی ” آنان که ناگهان بازگشتند ” میباشد.
 منبع : www.yahoo2.blogfa.com

آنان كه ناگهان بازگشتند

در صبح 25 اکتبر سال 1593 در میدان روبروی کاخ سلطنتی واقع در شهر مکزیکوسیتی پایتخت مکزیک نگهبانان در حال تعویض کشیک بودند. در زیر آفتاب درخشان یکی از این سربازان در میان بقیه نمایانتر بود و تعجبی هم نداشت. چون او جامه مخصوصی که جلوه و شکوه خاصی داشته و کاملا با دیگران فرق داشته بر تن کرده بود، حتی تفنگ وی نیز از مدل متفاوتی بود و کاملا واضع بود که خودش هم گیج شده است. وقتی او را برای بازجوئی به مقامات محلی بردند، چنین اظهار داشت: اسم من ” گیل پرز ” است این که چرا اینجا کشیک ایستاده ام بخاطر این است که به من دستور داده شده است. همین امروز صبح من به عنوان محافظ اسب سوار درب کاخ فرمانداری ” مانیل ” تعیین شدم. من اکنون بخوبی میدانم که اینجا کاخ فرمانداری نبوده و من در مانیل نیستم، چرا و چگونه به اینجا امده ام, خودم هم نمیدانم!! ولی خوب اینجا هستم و اینجا هم خوب یک قصر است. پس وظیفه ام را مطابق دستور انجام میدهم.!  او در خاتمه افزود: دیشب سر فرماندار ” فیلیپین ” یعنی اعلیحضرت ” دون گومز پرز داسماریناس ” با تبر مورد حمله قرار گرفت و بر اثر این ضربه جان سپرد.  به آن سرباز خاطر نشان شد که او اینک در مکزیکوسیتی که هزاران مایل دورتر از مانیل است، بوده و سخنان وی قابل باور نمیباشد. او توسط شخص فرماندار کل و مشاورش مورد بازجویی قرار گرفت. آنها هم مثل آن سرباز گیج و سر درگم بودند. در نهایت توسط کلیسا مورد مواخذه قرار گرفت و به زندان افکنده شد و معمایی برای همه اشخاص که با آن سر و کار داشتند، لاینحل باقی ماند. آیا او واقعا از مانیل تا مکزیکوسیتی را یکشبه منتقل شده بود.؟ امری که در سال 1593 محال مینمود. آیا او یک جنایتکار فراری بود یا یک دیوانه… و یا فقط یک دروغگوی فطری.؟ مدت دو ماه گیل پرز در یک زندان محبوس بود تا اینکه یک کشتی از فیلیپین از راه رسید و خبر قتل فرماندار “داسمار یناس ” که در ” مولوکاس ” کشته شده بود را با خود آورد. طی اخرین تحقیقاتی که بعمل امد مشخص شد درست یکروز قبل از دستگیری گیل پرز در مکزیکوسیتی، او در مانیل بوده و همانطور که خودش عنوان داشته یکی از نگهبانان محافظ جلوی کاخ فرمانداری بوده است. مقامات که قادر به توضیح اینکه چه بر سر این مرد بیچاره آمده بود با دقت به ثبت جزئیات ان حادثه پرداختند و او را به مانیل عودت دادند. این اولین حادثه ثبت شده از این پدیده عجیب است که ” چارلز فورت ” آنها را جمع آوری کرده است.

لخت  در وسط خیابان.
مدارک و شواهدی متعددی وجود دارد که نشان میدهد افرادی به درون این حفرهای اسرار امیز لغزیده اند و دیگر بار، روزنه ای برای بازگشت به این جهان یافته و به دنیای ما گام نهاده اند. در روز ششم ژانویه 1945 مردی که لخت مادرزاد بود و هیچ لباسی به تن نداشت ناگهان در وسط خیابان ” های استریت ” در شهر کنت واقع در انگلیستان ظاهر شد. این واقعه هنگامی رخ داد که هوا بسیار سرد بود. با اینحال این مرد عجیب بی آنکه پوششی به تن داشته باشد دیوانه وار به هر سو میدوید و رفتاری از خود نشان میداد که انگار از سیاره ای دیگر به آنجا آمده است. رهگذرانی که از آن خیابان عبور میکردند بعدا شهادت دادند که این مرد بطور ناگهانی در برابر دیدگان آنان ظاهر گشته است و اصلا متوجه نشده اند که از کجا آمده است. آری این مرد ناگهان در وسط خیابان سبز شده بود و چهره ای مات و مبهوت و وحشت زده داشت. این مرد برهنه همچنان سراسیمه به طرف بالا یا پائین خیابان میدوید تا آنکه پلیس او را دستگیر کرد و به پاسگاه پلیس منتقل ساخت بدنش را با پتوئی پوشاندند و دنبال پزشک مخصوص فرستادند. این مرد بینوا انچنان شوکه شده بود که یارای تکلم نداشت و نمیتوانست به سئوالات ماموران پلیس و پزشکانی که او را معاینه قرار داده بودند پاسخی دهد سرانجام پزشکان او را دیوانه تشخیص دادند.
نقل و انتقال “درون بعدی “.
تا امروز 48 مورد مستند از انتقال افراد از نقطه ای به نقطه دیگر به ثبت رسیده. در این میان 18 مورد انتقال جانواران عجیب که مختص مناطق مخصوص میباشند در این نقل و انتقال دیده شده است. آخرین آن در نوامبر سال 1998 مشاهده شد. بنقل از بی بی سی هنگامیکه هواپیمای اکتشافی بر فراز یک منطقه قطبی در قطب جنوب به پرواز در آمده بود یک شی سیاه رنگ را در میان برفها شناسائی کرد. نزدیکترین نقطه به آنجا یک پایگاه هواشناسی بود که افرادی برای آگاهی به آن نقطه اعزام شدند، اما در کمال تعجب آنها با “کوروکودیلی” غول پیکر مواجه شدند که مختص مناطق افریقائی بود. پس برسی فراوان مشخص شد آن تمساح غول پیکر حدود  5 ساعت قبل جان داده است، آخرین نکته عجیب آن بود که زیست شناسان با برسیهای تخصصی پی بردند که این تمساح از رودخانه ” مارا ” به انجا امده است. چگونه؟ این همان معمائیست که تا امروز حل نشده. اما در این رابطه دانشمندان تئوریهای مختلفی دارند. دسته اول که اکثریت را تشگیل میدهند این پدیده را به فرازمینیها نسبت میدهند. آنها اعتقاد دارند این جابجائیها بخاطر این است که فرازمینی ها انسانها و حیوانات را برای انجام آزمایش به آزمایشگاهای سیار خود که همان بشقاب پرنده است میبرند و بعد از آزمایش انها را رها میکنند. من خودم شخصا این نظریه را بیشتر قبول دارم چراکه اکثر افراد هنگامیکه یافت شدند از سردرد عجببی رنج میبرند و حتا در میان آنها افرادی تا آخرین روز زندگی دچار فراموشی میشوند و انگار حافظه آنها را پاک کرده اند. اما دسته دیگری هم هستند که معتقدند که هنوز انسان چیزی از پیرامون خود نمیداند و اعتقاد دارند که حفره های وجود دارد که انسان درون ان سرنگون میشود. هر چه هست این پدیده نیز مثل پدیده های بیشماری که من تا امروز در وبلاک قرار دادم ناشناخته و لاینحل مانده. البته یکی از بازدیدکنندگان نظریه ای داشت و آن این بود که آنها توسط اجنه ها ربوده و سپس رها میشوند و این نیز برای خود نظریه ای میباشد.
 منبع : www.yahoo2.blogfa.com

تصاویری از بشقاب پرنده ها (UFO)










تصاویر از کلیسایی که به دستور کاتولیک از استخوان های مسلمانان ساخته شده است .




جانداران بزرگتر از حد معمول (عجیب)